عصر نوشت

روزنوشت هایی که بعد از ظهر نوشته شدند

عصر نوشت

روزنوشت هایی که بعد از ظهر نوشته شدند

  • ۰
  • ۰

سلام

به پیشنهاد دوست و استاد عزیزم محمدرضا شعبانعلی در نوشته ی "چه باید کرد" تصمیم گرفتم بنویسم. نوشتنی از جنس پاره کردن و دور ریختن. برای دو منظور‌. یکی تخلیه ذهن و دیگری نوشتن حال روزانه که بعد مدتی تغییر را احساس کنیم در خودمان.

به هر روی این بار در یک فضای نسبتا ناشناس تصمیم گرفتم بنویسم‌. بدون هویت خودم تا نیازی به سانسور خودم نداشته باشم.

بارها و بارها در جاهای مختلفی نوشته هایم را چرک نویس یا پاک نویس کردم. اما با حضور مخاطب راحت نیستم‌.

وقتی دیگرانی من را میشناسند و چرک نویسها را میخوانند قضاوت میکنند. من نمیخواهم قضاوت شوم‌. 

حتی سالهاست که در شبکه های اجتماعی هم تصمیم گرفتم ننویسم و فقط نظاره گر باشم تا کسی قضاوتم نکند.

بهتر بود نوشته هایم را در یک سر رسید کهنه مینوشتم‌. اما انقدر به فضای دیجیتال معتاد شدم که پیدا کردن همان سررسید کهنه ای که همیشه و هر لحظه بتواند کنارم باشد و گوش شنوای من باشد برایم راحت  نبود‌. تصمیم گرفتم چرک نویس هایم را اینجا بگویم.

داستان نوشتن من سر دراز دارد. نوشتنها و حذف شدنها...

امیدوارم این بار و اینجا مجبور نباشم نوشتن را متوقف کنم و یا نوشته هایم را یکباره به آتش بکشم و وبلاگ را حذف کنم‌‌‌...

عنوان "عصر نوشت" برای من گویای نوشته هایی است که نه از سر ذوق، بلکه از سر خستگی بیش از حد در پایان روز نوشته میشوند تا ذهن خسته ام را در پایان روز تخلیه کنم و آرام بخوابم.

اگر بر حسب تصادف به اینجا آمدید و به دنبال خواندن فکرهای ناب یک نویسنده هستید، یا آمده اید اینجا که حرفهای خوب و انگیزاننده را بخوانید فکر میکنم آنچه در آینده خواهم نوشت با این اهداف در تضاد کامل خواهد بود‌.

  • ۹۸/۱۰/۲۸
  • راوی

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی